تمرين دوربيني
ديد دور مهارت شگفت انگيزي براي كاوش است . آن قدر ساده است كه مي تواند تمرين شود و بسيار مفيد است . نه براي اين كه با به كارگيري آن به دوستي زنگ بزنند و بگويند چه قدر ظرف كثيف در آن لحظه در ظرفشويي اش دارد ، بلكه براي اين كه قابليّت هاي ذهني شخص را فعّال تر كند . ديد دور ، همكاري و ارتباط ذهن خودآگاه و ناخودآگاه مي باشد . ديد واقعي را ذهن ناخودآگاه انجام مي دهد ، امّا براي عملكرد مؤثّر آن ، بايد ذهن خودآگاه همراه باشد . طوري كه ذهن ناخودآگاه بتواند علامت واضحي از شيء يا مكاني كه روي آن تمركز كرده است ، دريافت كند و در حالي كه ذهن ناخودآگاه كار خود را انجام مي دهد ، بايد ذهن خودآگاه قادر باشد آن چه كه ذهن ناخودآگاه دريافت مي كند ، به طور شفاهي يا كتبي و يا از طريق ترسيم بيان كند و آن را بدون دخالت و يا سعي در ويرايش اطّلاعات آن به طور دقيق بيان نمايد .
تمرين ديد دور كار پيچيده اي نيست . كافي است در طول اوقات آرامش و زماني كه ذهن خودآگاه فرصتي عالي در دست دارد ( به عبارت ديگر به جاي اين كه به طور معمول در خيالات خود فرو رويد ) ، با چند نفس آرام و عميق خود را به وضعيّت آرام درآوريد و سپس يك مكان را به عنوان هدف براي بررسي خود انتخاب كنيد . جايي را انتخاب نكنيد كه بعداً راهي براي بررسي درستي حرف هايتان نداشته باشيد .چون بررسي درستي حرف هايتان تنها روش ارزيابي شما است . كار را با مكاني آشنا مثل سالن پذيرايي خانه ي يك دوست آغاز كنيد . در ابتدا يك تصوير كلّي ارائه دهيد و سپس از خودتان سؤالات خاصي بپرسيد . از فرضيات ذهن خودآگاه اجتناب كنيد . در عوض اجازه دهيد كه اوّلين ادراك ذهن ناخودآگاه پاسخ هاي شما را بدهد . پرده هاي اتاق باز هستند يا بسته ؟ تلويزيون روشن است يا خاموش ؟ اتاق كاملاً تميز و مرتّب است يا به هم ريخته ؟ چيز غير معمولي روي مبلمان يا كف اتاق وجود ندارد ؟ مثلاً يك فنجان قهوه ، يك روزنامه يا يك مجلّه ؟ چه نوع بويي احياناً در آن اتاق استشمام مي كنيد ؟ چه چيزي مي شنويد ؟ اگر تلويزيون يا راديو روشن است يا كسي در آن اتاق پاي تلفن است ، سعي كنيد يكي دو كلمه از آن حرف ها را بفهميد كه بتوانيد بعداً به طور دقيق بررسي كنيد . به پرسش هاي خود ادامه دهيد تا زماني كه احساس كنيد كه تصويري با جزئيّات كامل از آن اتاق ارائه داده ايد و سپس به دوستتان زنگ بزنيد تا از نحوه ي عملكرد خود مطمئن شويد .
در حقيقت تمرين اين كار پيچيده تر از آن چه گفته شد ، نيست و اين كار خيلي طول نمي كشد . اگر دقّت و مهارت شما در آغاز كمتر از حدّ مطلوب است ، دلسرد نشويد . فقط يك يا دو نكته ي درست براي شروع خوب است و ديد دور در اصل مهارتي است كه با تمرين بهتر مي شود .
محقّقي به نام اينگو سوان كه يكي از كارشناسان خبره در اين زمينه است ، در طول دهه هاي شصت و هفتاد قرن بيستم كتابي نوشت و ذكر كرد كه توسعه ي اين مهارت مي تواند محدوده ي ادراكات ما را گسترش دهد . اين مطلب كاملاً درست است و آن محدوده ي وسيع وقتي كه ذهن خودآگاه و ناخودآگاه ما كاملاً با هم ارتباط برقرار كنند ، هر چيزي را دربرمي گيرد . از به خاطر آوردن دقيق تر رؤياهايمان تا دستيابي آگاهانه به اطّلاعات موجود در ذهن روحمان در زندگي هاي قبلي خود ، طرح زندگي كنوني مان و حيات درخشاني كه زماني كه دوباره به منزلگاه بازگرديم ، در ديگر سو از سر مي گيريم .